فیلمنامه سریال : وضع اقتصادی بعد از هدفمندی یارانه ها ( 3 )
قسمت سوم : کلاس ورزش درزمین ورزش دانشگاه ، چند دانشجوی دختر و پسر که با هم نامزد هستند درحال گفتگو می باشند :
دانشجوی پسرسوم: بچه ها منم تصمصیم گرفتم زمان ازدواجمو عقب بندازم .
نامزدش : برای چی ؟ چرا قبلا چیزی به من نگفتی ؟
دانشجوی پسر سوم : آخه عزیزم ترسیدم از دستم ناراحت بشی . میدونی من تا همین پارسال که رفتم سرکار ، فکر می کردم با حقوق 700 ، 800 هزار تومن میشه یه زندگی رو شروع کرد .
نامزدش : خوب مگه الان نمیشه ؟
دانشجوی پسرسوم : خوب با این افزایش قیمتهایی که بعد از هدفمندی پیش اومد ، دیگه این پولا که پول نیست . برای همین هم مجبور شدم ، اونکار رو ول کنم تا ببنیم چی پیش میاد .
نامزدش ( با عصبانیت ) : وایستا ببنیم ، این بود که اینقدر ادعا می کردی من اقتصاد خوندم . چرا همون موقع نرفتی یه شغل درست و حسابی پیدا کنی و منو سر کار نذاری .حالا من جواب پدر و مادرمو چی بدم .... فرار پسر از زیر ضربات دختر ...