سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نظرمن

رونمایی از توافق قبل از توافق

مذاکرات هسته ای به انتهای راه پر فراز و نشیب خود نزدیک شده و احتمال اینکه به توافق نهایی نیز بیانجامد ، خیلی زیاد است . یکی از مسائلی که در این مدت همیشه باعث شده تا موافقان و مخالفان توافق هسته ای با هم مجادله داشته باشند ، برداشتهایی است که دو طرف از توافق می کنند . بعضی کلمات یا عبارات طوری نگارش می شود که بار حقوقی و فنی داشته و اختلاف نظر را بین کارشناسان بوجود می آورد . به نظر من می توانیم بجای اینکه بعد از توافق و اعلام عمومی آن کارشناسان را یا حتی مجالس کشورهای دو طرف مذاکره را در جریان قرار دهیم ، قبل از امضاء آن را اعلام کنیم و نظرات همه را جویا شویم و بعد آن را امضاء کنیم ، تا با کمترین اختلاف موضوع را به نتیجه برسانیم . این کار باعث خواهد شد تا از دبه کردن و زیر قول زدن و ... نیز جلوگیری شده و به نتیجه برد - برد نیز منتهی شود .


استانی شدن انتخابات و تقویت احزاب

به تازگی طرح استانی شدن انتخابات در مجلس شورای اسلامی به تصویب نمایندگان رسیده که منجر به واکنش کارشناسان و مردم شده است . انتخابات مجلس از اهمیت زیادی برای نظام برخوردار بوده و مجلس قوی به ثبات بیشتر نظام انجامیده و مجلس ضعیف نیز باعث افزایش فساد در قوه مجریه و قضائیه و افزایش فتنه در جامعه می گردد . اگر تفاوت وضعیت فعلی را بخواهیم با استانی شدن انتخاب نمایندگان مقایسه کنیم ، بیشترین تقاوت در نحوه جذب مردم به یک نماینده می باشد . یعنی هم اکنون بیشتر مردم در شهرها به سابقه شخص مراجعه کرده و با توجه به قول هایی که او می دهد ، رای خود را به نفع او در صندوق می اندازند . و احزاب در تعیین انتخاب شدن یا نشدن یک کاندید نقش زیادی را نمی توانند ایفا نمایند . به نظر من موضوع استانی شدن اگر هیچ اثری ( مثبت یا منفی ) در انتخابات نداشته باشد ، باعث افزایش نفوذ احزاب در انتخابات شده و نفش آنها را پر رنگ تر خواهد کرد . به دلیل اینکه مردم شهرهای کوچک به دلیل عدم شناخت بر تک تک کاندیداها نمی توانند تصمیم به رای دادن نموده و مجبور خواهند شد به نمایندگان احزاب رای دهند و مطمئنا احزاب نیز در برنامه تبلیغاتی خود هم از برنامه های سطح ملی و هم برنامه هایی در سطح شهر و روستا برای جذب رای مردم استفاده خواهند کرد . ولی از طرفی به دلیل ضعف احزاب در کشور و سابقه آنها در حفظ منافع حزبی و جناحی بجای منافع ملی ، می توان از هم اکنون ایجاد کشمکش های سیاسی در آینده بین احزاب را پیش بینی نمود . البته مردم نیز باید در انتخاب احزاب علاوه بر اهداف حزب مطبوع کاندیدای مد نظر خود به سوابق خانوادگی و سیاسی شخص نیز توجه کرده و سلامت نفسانی شخص را نیز در نظر داشته باشند . به هر حال احزاب در سایر کشورها نیز دارای سابقه درخشانی نبوده و تفاوت دیدگاه آنها نسبت به مسائل حتی باعث تعطیلی موقت امور یک کشور ( حتی ابر قدرتی مثل آمریکا ) نیز شده است .


نتیجه توافق : نه برد - نه برد !

پس از اعلام بیانیه توافق سوئیس میان ایران و 1 + 5 کارشناسان داخلی نسبت به نتیجه برد - برد و بعضی دیگر به نتیجه برد - باخت مذاکرات موضعگیری کرده و آن را توافقی خوب یا بد توصیف نموده اند . ولی به نظر من نتیجه این مذاکرات نه برد - نه برد برای طرفین است . دلیل این موضوع نیز آن است که سرعت پیشرفت ما کند شد ولی تعطیل نشد و تحریم های ما نیز با کندی رفع ، ولی کامل رفع نشد ! نه ما بردیم و نه 1+5 . به نوعی می توان اینگونه گفت که بازی پات شده ! حالا در این وضعیت مردم انتظارات فراوانی جهت بهتر شدن اوضاع اقتصادی خود داشته و گروه های مختلف اقتصادی در حال ارائه نظرات خود در خصوص آینده اقتصادی کشور و خود می باشند . صادر کنندگان از کاهش نرخ ارز که موجب کاهش صادرات غیر نفتی می شود نگرانی داشته و حقوق بگیران منتظر کاهش نرخ ارز برای افزایش قدرت خرید خود می باشند . در این جا است که نقش دولت در ایجاد ثبات در بازار اهمیت مضاعفی پیدا کرده تا بتوان همه را راضی نگه داشت . به نظر من باید به دولت گفت : تو ! من و سوپرایز کن ! 


توافق بلند مدت هسته ای

برگزاری نشست های پی در پی ایران و 1+5 ، هر دوره با تقاضاهایی از سوی طرفین مواجه شده و منجر به طولانی تر شدن زمان مذاکره و عدم رسیدن به نتیجه می گردد . این دوره از مذاکرات نیز که در حال شکست بوده و نمی توان امیدی به ادامه آن داشت . به نظر من طرف غربی ، مسئله طولانی بودن روند رفع تحریم ها به مدت 20 سال را جهت ایجاد اطمینان مطرح می نماید درحالیکه در آن زمان تکنولوژی به مقدار قابل ملاحظه ای تغییر کرده و ایران به دنبال تکنولوژی جدید خواهد رفت و تکنولوژی موجود دیگر به کار نمی آید . ولی از طرف دیگر می توان از این موضوع نیز به نفع ایران سود برد و آن عدم ورود به جنگ از طرف غربی می باشد و این خود امنیت ایران را برای افزایش سرمایه گذاری خارجی به دنبال داشته و موجب رشد و توسعه اقتصادی خواهد شد . بنابراین هر پیشنهادی هم جنبه مثبت داشته و هم جنبه منفی . اگر طرف غربی روند حذف تحریم ها را طولانی می داند ، می تواند روند سرمایه گذاری در کشور ما را تسهیل نماید . ایران نیز در طول این 20 سال هم از نظر امنیتی به ثبات خواهد رسید و هم با حفظ تکنولوژی و ارتقای آن به فکر ایجاد تاسیسات جدید هسته ای با بهره وری بالاتر باشد . به هر حال زمانیکه می خواهیم یک توافق برد ـ برد داشته باشیم ، باید تمام جوانب کار را هم در نظر بگیریم .


توافق هسته ای یا خلع سلاح هسته ای

مذاکرات نهایی ایران با گروه 1+5 در حالی از روز 23 اردیبهشت ماه شروع خواهد شد که آمریکا از سلاح های موشکی ایران سخن گفته و آنها را ابزاری برای پرتاب بمب هسته ای قلمداد می نماید و خواستار عدم تولید این نوع از جنگ افزار ها می باشد . به نظر می رسد آمریکا مذاکرات هسته ای با ایران را مانند مذاکرات با روسیه و چین در خصوص خلع سلاح هسته ای و کاهش کلاهک های هسته ای دیده و مثل اینکه با یک کشور دارای سلاح هسته ای در حال مذاکره می باشد ! البته وزارت خارجه ایران طرح این موضوعات را خارج از توافقات اولیه دانسته و فقط به موضوع اصلی فکر می کند . به نظر من آمریکا با ارائه چنین نظریاتی در رابطه با ایران ، اشتباه بزرگی مرتکب می شود . زیرا هم مذاکرات کنونی را به نتیجه نمی رساند و هم موضوع را برای مذاکرات بعدی با چالشهای بزرگ تری مواجه می کند . مذاکرات فعلی با زدودن شاخ و برگهای زیادی که قبلا در این مذاکرات مطرح شده تا اینجا به پیش رفته و اگر بخواهند دوباره به آن شاخ و برگ دهند ، نتیجه همان خواهد شد که در دوره های قبلی شده بود . بهتر است وزیر خارجه ما که زبان غربیها را بهتر از ما درک می کند این موضوعات را بار دیگر و شفاف تر از قبل برای آنها روشن نموده تا غربیها در مذاکرات به انحراف کشیده نگردند .


اعطای نشان به نماینده ایران در سازمان ملل

معمولا رسم براین بوده که به ورزشکارانی که در مقابل نماینده رژیم صهیونیستی حاضر به مبارزه نمی شوند ، مدال افتخاری داده شود تا از اقدام انقلابی ورزشکار فوق قدردانی گردد . حال آیا نماینده پیشنهادی ایران برای سازمان ملل دارای این ویژگی نیست ؟ کسی که دولت و مجلس و ... را در آمریکا واداشت تا تمام قوانین بین المللی را که خود وضع کرده اند زیر پا گذاشته و دست به تصویب قانونی بزنند تا از ورود افرادی شبیه او به آمریکا جلوگیری نمایند . به نظر من اهمیت این موضوع بسیار زیاد بوده و ما توانسته ایم در یک مبارزه دولت آمریکا و سازمان ملل را زیر سوال ببریم . ما چگونه می خواهیم در سطح جهانی با دولت آمریکا و قوانین من در آوردی آن مبارزه کنیم و چهره واقعی آن را به سایر ملل جهان معرفی نماییم ؟ شاید هم اکنون کشوری و یا حتی سازمان ملل دراین خصوص اظهار نظری نکرده ولی درآینده این قوانین پای آنها را هم گرفته و آن وقت است که به حقانیت مواضع ایران توجه می نمایند . تقدیر از نماینده ایران نشان دهنده این حقانیت بوده و چهره او را برای همیشه در اذهان جهانیان زنده نگاه خواهد داشت .


دوره من بگو - تو بگو تمام شد

پیروزی برد - برد در بازی هسته ای ایران و گروه 1+5 باعث گردیده که مردم جهان از این توافق تعجب کرده و دلایل مختلفی را برای آن اعلام کنند . البته رئیس جمهور و وزیر خارجه دلایلی از قبیل : عقل گرایی ، عدم تهدید و عدم درخواستهای غیر قانونی و ... را برای به نتیجه رسیدن این مذاکرات اعلام نموده اند . به نظر من مذاکرات برای این به نتیجه رسید که دو طرف از من بگو ( من چی می خوام ) - تو بگو ( تو چی می خوای ) دست کشیده و فقط به موضوع موارد قانونی استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای پرداخته اند . اینکه غرب باید از تنش زایی در کشورهای اطراف ما و یا عدم دخالت در امور داخلی ما دست بکشد و یا ما نسبت به حمایت از کشورهای مسلمان دیگر اقدامی نکنیم و ... در دستور کار این مذاکرات نبوده و لزومی هم به این قضیه احساس نمی شود . به هرحال هرکشوری دارای سیاستها و اصولی است که دیگران نمی توانند برای تغییر آن زیاد تلاش کرده و باید با آن بسازند . این موضوع در روابط چین و آمریکا نیز به خوبی دیده می شود . بنابر این می توان اینگونه ادعا کرد که دوره من بگو - تو بگو در روابط بین ایران و غرب تمام شده و دوره جدیدی از روابط در حال ایجاد می باشد .


تعلیق هسته ای ، بازی باخت - باخت !

پس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته ای ، بررسی چرایی این عدم توافق خود موضوع بحث رسانه ها قرار گرفته است . به نظر اینگونه می رسد که مخالفت فرانسه ، به دلیل حمایت از رژیم صهیونیستی باعث این موضوع شده است . ولی چرا غرب فکر می کند که با تعلیق کلیه فعالیتهای هسته ای به مدتی محدود به این نتیجه خواهد رسید که در این بازی به برد رسیده است ؟ اگر ایران قبول کند که به عنوان مثال یکسال فعالیتهای هسته ای خود را بطور کامل تعلیق نماید ، آنوقت غرب نیز باید به فکر کاهش تحریم های ایران باشد و یا کلان موضوع تحریم را ازمیان بردارد . آیا این موضوع باعث ضرر ایران خواهد شد ؟ یا غرب با این کار جلوی پیشرفت ایران را خواهد گرفت ؟ در دور قبلی مذکرات که چند وقت غنی سازی توسط ایران تعلیق شد ، آیا ایران از مسیر پیشرفت بازماند ؟ همگان دیدند که پس از رفع تعلیق ایران چگونه یک پله چند پله مسیر فعالیتهای هسته ای خود را طی کرد و در مدت هشت سال در این زمینه خود کفا شد . به نظر من غرب دارد دچار اشتباه محاسباتی می گردد ! تعلیق هیچ کمکی به غرب نخواهد کرد و درصورت رفع تعلیق پس از مدتی ایران دوباره در زمینه های مختلف پیشرفت محسوسی خواهد نمود که اگر غربیها بخواهند ایران را دوباره تحریم کنند ، دیگر راه به جایی نخواهند برد . بنابر این تعلیق فعالیتهای هسته ای نه به سود ایران و نه به سود غرب بوده و یک بازی باخت - باخت محسوب می گردد .


دو کلمه حرف حساب

می گویند غربیها خیلی حساب گرند . درسته که اولین بار شرقیها ریاضیات را کشف کردند ، ولی غربیها آنرا خیلی گسترش داده و در همه علوم از فیزیک و شیمی گرفته تا علوم انسانی آنرا کاربردی کردند . ابتدا انقلاب کرده و دین را از سیاست جدا کردند و بعد دست به ساخت کامپیوتر زدند تا محاسبات ریاضیشان را سریعتر کرده تا بتوانند به ریاضیات جدید برسند . در ریاضیات جدید از احتمال سخن می رانند . مثلا می گویند احتمال اینکه با انفجار یک بمب هسته ای در کویر ایران ما بتوانیم به اهدافمان برسیم ، چقدر است ؟ میزان هزینه و سود این کار چقدر می باشد ؟ آنقدر در ریاضیات غرق شده اند که دیگر احساسات و عواطف انسانی را فراموش کرده و همیشه در حال دو دو تا چهار تا کردن مسائل می باشند . حتی این کلام امام حسین نیز در آنها کارساز نیست که می فرمایند : اگر دین ندارید ، حداقل آزاده باشید . حال تیم مذاکره کننده هسته ای ما می خواهد با این قوم برسر میز مذاکره نشسته و از اخلاق و انسانیت و دین و ... صحبت نماید ، که ثابت کند ما به خاطر اعتقادات دینی مان به ساخت بمب اتم فکر نمی کنیم . آیا شما فکر می کنید غربیها به این سخنان گوش می دهند ؟ به نظر من ما باید با زبان خود آنها با آنها به مذاکره بنشینیم . یعنی از ریاضیات جدید و احتمالات برای آنها صحبت کنیم . یعنی اینکه اگر شما دست به عمل زشتی بزنید و فکر کنید با هزینه بسیار کم سود خوبی را عاید خواهید شد ، بدانید که این حساب شما درست محاسبه نشده و هزینه های کارتان بیشتر از سود کسب شده خواهد بود . اگر ما تعهد رسمی بدهیم که به دنبال ساخت بمب اتم نیستیم و در صورت اثبات این موضوع حاضریم هزینه های آن را تقبل کنیم و مازاد تولید خود را حاضریم به شما بفروشیم و شما می توانید در این زمینه با ماشریک باشید ، شاید در صورتی که مسئله دیگری را در حاشیه عنوان نکنند ، بتوان با آنها به توافق برسیم . به هر حال ریاضیات علم پیچیده ایست واحتمالا استفاده از آن در علوم انسانی زیاد شاید قابلیت کاربردی نداشته باشد .


قانون و آیین نامه

یکی از اساتید بزرگ در بحثی که در خصوص نحوه مدیریت روسای دانشگاه ها در دوره دولت های نهم و دهم مطرح شده ، سوالی را عنوان کرده اند ، که در قانون اساسی کشور آیا پیش بینی شده که کسی را به دلیل نوع نگرش سیاسی و یا طرز تفکر و امثال آن مورد تفتیش عقاید قرار داده و مانع از ادامه فعالیتهای او در محیطی مثل دانشگاه گردند ؟ آیا گفته شده که تفکیک جنسیتی می بایست در دانشگاه انجام پذیرد ؟ به نظر من مشکلی که وجود دارد از نحوه نگارش خود قانون به وجود می آید ! مثلا در قانون اساسی عنوان می گردد : آزادی بیان ، رایگان بودن تحصیل و ... ولی در عمل این آیین نامه ها هستند که تعیین می کنند درکجا آزادی بیان می بایست وجود داشته و در کجا نباید باشد . یا تحصیل با توجه به شرایط موجود می بایست با پول مردم انجام گردد . مطلبی که مهم است آنکه معمولا در قانون ما به ریز مطالب نمی پردازیم و آن را به آیین نامه هایی که در  قانون پیش بینی شده و در آینده توسط مثلا دستگاههای اجرایی تدوین خواهد شد و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید ، اشاره می کنیم ، که در آیین نامه هم ، موضوعات شاید آنگونه که قانون گذار مد نظر داشته ، مطرح نشود که خود این موضوع باعث اعتراض مردم قرار گرفته و در بعضی مواقع حتی به مسکوت ماندن قانون در مرحله اجرا ختم شود . به نظر من این قانون گذار است که باید در قانون شفافیت لازم را مد نظر داشته و اگر هم می خواهد آیین نامه را به دولت بسپارد ، راهکاری برای نظارت بر آن در نظر بگیرد .