نظرمن

آبشار محله ما

امروز داشتیم با خانم و بچه ها از یکی از خیابانهای محله مان به منزل می رفتیم که با یک اثر هنری جالب ( سکوی سنگی که آب از آن سرازیر بود ) که توسط شهرداری محل ایجاد شده بود مواجه شدیم . البته انتظار نداشته باشید که نام محله مان را بگویم ، چون خیلی متقاضی دارد . از طرفی ، هم خنده مان گرفته بود و هم از اینکه شهرداری چرا وقتی به محل ما رسیده ، تنها توانسته این اثر را برای اهالی تهیه کند ، حالمان گرفته شده بود . شهرداری شهر ما تحولات زیادی در جای جای شهر بوجود آورده که نمی توان از زحمات کشیده شده ، چشم پوشی کرد . از دریاچه و آبشار و پارک گرفته تا اتوبان و مترو بی ار تی و غیره . محله ما نه در بالای شهر است و از مواهب آن برخوردار می باشد و نه در پایین شهر است و از کمکهای شهرداری بهره مند . ولی تا دلتان بخواهد دارای ساختمان مسکونی است و از تراکم جمعیتی زیادی برخوردار است . من همیشه می گم اگر روزی شهردار بشم ، از همان خیابان آزادی یک لودر می زارم زیر این ساختمان ها و تا پایین میروم . چون با این وضعیتی که می بینم ، هیچ راهی برای تحول در این محله نمی توان پیشنهاد کرد . البته ما آدم ناشکری نیستیم ، همین که می توانیم از محله خودمان خارج شویم و به محله های بالای شهر یا جنوب شهر برویم و از امکانات آنها استفاده کنیم نیز خوشحالیم . به هرحال بعضی وقتها انتظار داشتن ما هم باید در حد وسع طرف مقابل باشد . ولی به نظر من وقتی شما یک برنامه جامعی برای شهرتان نداشته باشید ، نباید هم تحول آنچنانی در شهر خود ببنینید .