نگاهی به وضعیت جمعیت در ایران
بحث کاهش تعداد موالید و کاهش جمعیت کشور در 20 سال آینده موجب شده تا بحث های پیرامون افزایش جمعیت در رسانه ها بیشتر به چشم بخورد . با توجه به افزایش بیش از انتظار جمعیت در دهه 57 - 67 دولت مجبور به کنترل رشد جمعیت شده و همین موضوع تاکنون به عنوان یک فرهنگ در جامعه تبلیغ گردیده است . حال این جمعیت هم اکنون از سن 25 سالگی عبور کرده و مشکلات مربوط به تحصیل را طی کرده و وارد بازار کار و در پی آن ازدواج گردیده اند . به نظر من بهتر است به جای تبلیغ در تعداد بچه برای زوجهای ازدواج کرده به فکر ازدواج مجردهایی که تاکنون نتوانسته اند ازدواج کنند باشیم تا با افزایش تعداد ازدواج ها ، موالید افزایش یابد . ولی بحث دیگر تعداد بچه در خانواده است که آنهم با توجه به مشکلات اقتصادی نمی تواند بیشتر از دو بچه باشد . حال می خواهم فرض کنم که که ایران در 50 سال آینده ، یعنی تا سال 1450 هجری شمسی ، جمعیتش به 50 میلیون نفر کاهش یابد ! اگر این اتفاق رخ دهد، چه تفاوتی در زندگی مردم و کشور رخ خواهد داد ؟ آیا منابع ما زیادتر از مصرفمان شده و مازاد را صادر خواهیم کرد ؟ این که نباید بد باشد . آیا تا آن زمان جمعیت مان پیر می شود و تعداد جوانانمان کاهش یافته و یک نفر کار کرده و نان 5 نفر را می دهد ؟ یعنی دیگر زنان نباید کار کنند ، چون احتیاجی به کار آنان نیست ؟ خوب این هم که به نظر می رسد ، چیز بدی نباشد . من خودم دلیلی برای افزایش جمعیت و لزوم آن را درک نکرده ام . این را فراموش نکنیم که رشد جمعیت با تصاعد هندسی بوده و رشد منابع به صورت تصاعد عددی خواهد بود و همیشه منابع کمتر از جمعیت ، افزایش خواهند یافت . در دنیای 50 سال دیگر وضعیت اقتصاد و انرژی و اجتماع و فرهنگ و ... مثل حال نبوده و بخصوص تکنولوژی باعث تغییرات وسیع در زندگی خواهد شد . همانگونه که هم اکنون کار زنان در خانه تغییرات زیادی کرده و یا ما تعداد سرباز کمتری برای دفاع نیاز داریم . به هر حال بحث جمعیت دارای ابعاد پیچیده ای بوده و باید با دقت بیشتری برای آن برنامه ریزی کرد .