سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نظرمن

خاطره ماه رمضان

یادم نمیاد چند ساله پیش بود که در ماه رمضان می خواستم برای یک شب تعدادی از فامیل را برای افطار دعوت کنم . برای تهیه افطاری هم تمام اقلام لازم را تهیه کردم ، فقط مونده بود غذای اصلی که باید یا زرشک پلو با مرغ باشه ، یا چلوکباب کوبیده یا یک نوع خورشت . خانمم که علاقه خاصی به زرشک پلو با مرغ داره اصرار به دادن این غذا را داشت . گفتم : ای به چشم ! شما فقط اراده کن ! راه افتادم تا از سر کوچه تعدادی مرغ تهیه کنم .  وقتی با قیمت مرغ که پشت شیشه مغازه چسبیده بود برخورد کردم ، یکهو سرم گیج رفت و کم مونده بود همان جا قبض روح بشم . مردم دورم جمع شدن و شروع کردن به زدن آب به صورتم تا کمی سر حال بیام . پس از چند دقیقه ای که گذشت ، به مردم گفتم : بگیرید ، بگیرید ... مردم همه با تعجب به طرفی که من اشاره می کردم برگشتند تا ببینند کی رو باید بگیرند ! گفتند : کی او باید بگیریم ؟ ! گفتم : مرغ فروش رو می گم بگیریدش . گفتند : مگه چیکار کرده ؟ ! گفتم : قیمت ها رو دیدید ؟ فکر میکنه باید پول خون پدر شو از ما بگیره . مردم گفتند : تقصیر این بنده خدا نیست که... ؟ ! گفتم : پس مقصر کیه ؟ یکی گفت : تقصیر دولته که نتونسته بازار رو کنترل کنه . اون یکی گفت : دولت بیچاره چه تقصیری داره ! تقصیره این دلالهاست ، که بازار رو به هم میرزن . یکی دیکه گفت : آیات عظام خوردن شو توصیه نمی کنند . پس بهتره از خیرش بگذریم . اون یکی گفت : من اصلا تصمیم گرفتم که امسال مرغ و هر غذایی که از مرغ درست میشه رو از سبد غذایی خانواده ام حذف کنم . من که موندم بودم بین نظرات انها کدام یکیشو باور کنم . گفتم : دوستان ، صبر کنید ! من اگه می دونستم سوال من اینهمه هیاهو بین شما ایجاد میکنه اصلا سوال نمی پرسیدم . شما یه مرغ فروش رو نمیتونید به جرم گران فروشی بگیرید ، حالا چطور می خواید یقه دولت یا مجلس یا دلال و ... را بگیرید . پس بهتره از خیر خوردنش بگذریم و بریم سراغ چلو کباب لذیذ خودمون ...