این روز ها مهمترین خبری که میشه گفت همه منتظر نتیجه آن هستن ، ایجاد بورس ارزه . اینکه این بورس درکارش موفق بشه یا نه ، یکی از مواردیه که کارشناسان در این خصوص نظرات مختلفی رو ارایه داده اند . ولی به نظر من اینکه این بورس شکست بخوره یا نه ، چیز خاصی نیست ! مثل اینه که شما یک چیزی رو برای بهتر شدن وضعت بخواهی ، ولی به اون دست پیدا نکنی ! اونوقت چه چیزی رو از دست دادی ؟ خوب مشخصه که چیزی از دست نرفته و اوضاع مثل سابق پیش میره . و اگر به اون برسی ، خوب وضعت بهتر میشه . پس اینکه همه کار و زندگی فعالان اقتصادی کشور ، بشه انتظار برای نتیجه دادن یا نتیجه ندادن بورس ارز ، اصلا با عقل جور در نمی آد . اینکه صادر کننده علاقه مند بشه که ارز حاصله از صادرات رو به این بورس ارائه کنه یا نه ، بره اون رو در بازار آزاد بفروشه ، چه اتفاقی رو میخواد برای منه وارد کننده ایجاد کنه ؟ اصل مهم در این داد و ستد بر می گرده به اینکه اگر قیمت ارز بخواد از یک حدی بیشتر افزایش پیدا کنه ، همه مردم میشن صادر کننده کالا ! ما هیچ وقت زمانی رو که در دوران جنگ تحمیلی برای اقتصاد کشور رخ داد رو فراموش نمی کنیم . بطوریکه دانشجویان برای تهیه ارز به قیمت پایین تر از قیمت بازار ، اقدام به فروش فرش در خارج می کردن ! و یا مسافران با خود کالا را قاچاق کرده و به قیمت پایین تر از قیمت فروشگاهها ، به مردم در خارج از کشور می فروختن . پس اگر صادر کنندگان از ارائه ارز خود به بورس استقبال کردند ، که وضع بازار شفاف میشه و اگر هم عرضه نکردند هم هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و کار به روال فعلی در بازار دنبال میشه .