وقتی به عملکرد دولتهای نهم و دهم فکر می کنم ، یاد آن ضرب المثل قدیمی "گاو نه من شیر ده می افتم " که پس از دادن شیر با یک لگد تمام ظرف شیر را روی زمین می ریخت و تمام زحمات خود را به باد فنا می داد ! اگر بگوییم در مدت 8 سال گذشته هیچ کاری نشده ، بی انصافی و ناشکری کرده ایم ، پس چرا الان سطح توقع ما مردم آنقدر بالا رفته که از دولتمان انتظار داریم حتی برای بچه دار شدن مان نیز برنامه ریزی کند ! ما هنوز وظیفه دولت در اقتصاد را نمی دانیم . تمام تلاش این دولت افزایش سرمایه گذاری برای رسیدن به اهداف برنامه 20 ساله کشور بوده ، بطوریکه هم اکنون اگر یک قطره نفت هم صادر نکنیم ، مشکلی در اقتصاد کشور پیش نمی آید . میشه گفت گاو ما نه من شیر داده ! ولی کدام حرکت و اقدام دولت است که باعث میشه ما فکر کنیم دولت با لگدی تمام زحماتی که در این 8 سال کشیده را دارد از بین میبرد !؟ رئیس دولت میگه سطح توقع مردم رفته بالا ! و کارهای کوچک را نیز از دولت توقع دارند که انجام دهد ! کارهای اصلی که انجام شده ، از ساخت خانه تا آب و برق و گاز و تلفن و جاده و اشتغال ... پس برای امور کوچک چرا انتظار دارید که دولت در امور دخالت کند ؟ ولی وقتی به ارزش پول کشور نگاه می کنیم ، متوجه میشیم که با تمام اقداماتی که شده ، هنوز اقتصاد ما اقتصاد دلالی است ! حتی تولید کنندگان ما نیز در شرایط فعلی ، در تولیدی را بسته و به دلالی رو می آورند ! چطور پس از این همه پیشرفت یکهو همه چی از بین میره ! اینجاست که باید گفت دولت نتوانسته از دانش اقتصاد برای مهار شوکهای ناشی از تحریم به خوبی استفاده کنه ، پس دولت کاهش ارزش پول کشور را نباید به عنوان یک کار کوچک برشمرده و سطح توقع مردم را بالا بداند . در این ماههای پایانی با استفاده از نظرات کارشناسی باید خاطره خوبی از خودش برجا گذارد . این دولت همانند دولت آقای هاشمی رفسنجانی دولت سازندگی بوده و می تواند با مهار تورم و افزایش ارزش پول کشور ، طعم خوش پیشرفت و اقتدار را در کشور به مردم به چشاند .