رئیس جمهور به تازگی عنوان داشته که اگر قیمت ارز را بخواهیم اقتصادی تعیین کنیم ، قیمت آن 1.8 برابر قیمت فعلی آن می باشد . البته ایشان قیمت فعلی را اعلام نکرده ! دلیل آن هم واضحه ! وقتیکه ارز سه نرخی است ، دیگر نمی توان نرخ آن را به روشنی اعلام کرد . ولی از آقای رئیس جمهور که زمانی دلار را کاغذ پاره دانسته و حتی تا همین چندی پیش قیمت ارز را پایین تر از نرخ رسمی 1226 تومان می دانست ، خیلی بعید بود که نرخ فعلی آن را کم بداند و خواستار افزایش نرخ آن گردد . معمولا نرخ ارز را با توجه به میزان تولید ناخالص داخلی و یا ذخایر ارز و طلا تعیین می کنند و اگر نرخ ارز را کم بدانیم نشان دهنده کاهش تولید ناخالص داخلی و یا کمبود ذخایر ارزی است . البته می توان از یک نگاه دیگر جهت تراز صادرات و واردات کشور نیز بگوییم قیمت کالاهای ایرانی گرانتر از قیمت کالاهای خارجی است و باید با افزایش قیمت ارز ، پول ملی را بی ارزش کنیم تا صادرات رونق یابد . این نظر نیز در سنوات گذشته مورد تردید کارشناسان قرار گرفته و زمانیکه در دولتهای قبلی پول ملی بی ارزش شد ، میزان صادرات غیر نفتی از رشد آنچنانی برخوردار نگردید . از طرفی این دیگر برای همه آشکار شده که افزایش نرخ ارز موجب افزایش قیمت کالاهایی که حتی ارتباطی با نرخ ارز ندارند نیز می گردد و کالای داخلی نیز گران شده و صادرات آن به صرفه نخواهد بود . پس با توجه به موضوعات فوق تعیین نرخ ارز باید با توجه به میزان ارز وارده و خارج شده از کشور و از طریق بورس ارز تعیین شده و باید راهی که سایر کشورها در این خصوص رفته اند را در پیش گرفت . البته همه ارز وارد شده به کشور را نیز نباید ارز حاصل از صادرات دانست . یعنی سرمایه گذاری خارجی خود یکی از عوامل اصلی در ثبات نرخ ارز بوده و شاهد هستیم که در کشورهای دیگر نیز به این امر توجه ویژه می گردد . به نظر من هم اکنون نقش بخش خصوصی برای ورود ارز به کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و می تواند به آرامش بازار ارز کمک شایانی نماید .