سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نظرمن

تکلیف ادا شد

بالاخره روز 24 خرداد ماه سال 1392 رسید و حماسه سیاسی رقم خورد . حضور چشمگیر مردم باعث شد نظام یکبار دیگر رای اعتماد از مردم بگیرد . کسانی که فکر می کردند می توانند برای رفع مشکلات کشور قدمی بردارند کاندید شده و برنامه های خود را ارائه دادند . در اصل اگر فکر می کردند که تکلیفی دارند به تکلیف خود جامع عمل پوشاندند . پیش بینی لازم برای همه نوع تفکر در مردم شده بود از راست و چپ و مستقل . هرکسی با هر سلیقه ای نیز می توانست شخصی را بین کاندیداها برای رای دادن پیدا نماید . شاید اگر کاندیداهایی که از یک نوع تفکر برخوردار بودند با هم به تفاهم می رسیدند ، دربین مردم بیشتر مورد توجه قرار می گرفتند . ولی اصل موضوع که ادای تکلیف بود ، انجام گرفت . مردم هم ادای تکلیف به نظام را خیلی خوب انجام دادند . به نظرمن هم اکنون باید به نظر مردم توجه کنیم . مردم از دستگاه دیپلماسی کشور به دلیل عدم توانایی برای جلوگیری از تحریم و از دستگاه اقتصادی کشور به خاطر عدم پیش بینی وضع به وجود آمده ناراحت بوده و انتظار دارند ، حرکت رئیس جمهور منتخب براساس عقلانیت و قانون بوده و به شعار خود در ایجاد دولت تدبیر عمل نماید .


فقرداخلی و تحقیر خارجی

تفاوت دیدگاه بین کاندیداهای ریاست جمهوری به قدری است که یکی اوضاع را خیلی خوب دانسته و دیگری بسیار بد ! ولی آیا اوضاع ما این قدر سیاه و سفید است ؟ مشخص نیست که کسی که اوضاع را سیاه می بیند ایا توانایی ان را خواهد داشت که اوضاع را سفید کند ؟ یکی از همین کاندیداها اعلام داشته که بعضی فقر داخل کشور و تحقیر خارجی را افتخار می دانند . به نظر من هیچ کاندیدایی نمی تواند این موضوع را افتخار بداند . موضوع بر سر این است که بعضی موضوع تحریم را پذیرفته و بعضی نمی پذیرند . بعضی می گویند ایران را می توان با وجود همین تحریم هم توسعه داد و بعضی توانایی کشور رابرای این موضوع کم می دانند . بعضی اجرای درست همین قوانین موجود را برای پیشرفت کافی دانسته و بعضی معتقد به تغییر هستند . آیا بهتر نیست در این زمانه که داشتن اطلاعات و آمار های اقتصادی می تواند به کمک کاندیداها بیاید ، بانک مرکزی و مرکز آمار اطلاعات صحیحی را به مردم و کاندیداها بدهند تا  تفاوت دیدگاهها این مقدار نباشد . آیا کشور ما هم اکنون مورد تحقیر خارجی است یا اینکه در منطقه و جهان مورد توجه همه کشورهاست . بطوریکه خانم کلینتون موضوع ایران را برای دوره وزیر خارجه ایش بسیار سخت اعلام نمود و به هر کشوری که پا گذاشت حرف ایران را شنید . هم اکنون شاید کشورهای دنیا در بعضی از موارد مثل تحریم به خاطر منافع ملی خود با آمریکا همراهی می کنند ولی این باعث قطع روابط آنها با ایران نشده و در بعضی مواقع هم از ایران حمایت می کنند . به هر حال بهتر است مردم با حواس جمع به مواردی که توسط کاندیداها مطرح می شود ، دقت کنند .


دو سال بعد !

یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده در عرض دو سال آرامش را در کشور ایجاد می کنم و بعد از آن شروع می کنیم به پیشرفت ! در اینجا چند سوال پیش می آید که عبارتند از :1- با این وصف ، باید این دو سال خیلی سالهای سختی باشد ؟ 2- اگر اوضاع کشور در این دو سال تغییر کرد ، آن وقت چند سال دیگه باید صبر کنیم تا اوضاع در ست شود ؟ 3- در این دو سال نباید انتظار رشد و پیشرفت داشته باشیم ؟ 4 - با این شعارباید برنامه بیست ساله و برنامه پنجم را تغییر دهیم و امیدی به اجرای آنها نداشته باشیم ؟دادن امید به مردم چیز خوبی است ، ولی نباید اینگونه شعارهایی را داد . به نظر من بهتر بود کاندیداهای محترم با توجه به کاهش میزان ارز حاصل از صادرات برنامه های خود را برای مدیریت بازار ارز ، چگونگی ایجاد بورس ارز ، چگونگی عرضه نفت در بورس ، چگونگی جذب ارز حاصل از صادرات غیر نفتی در مرکز مبادلات ارزی ، چگونگی تامین ارز برای قاچاق و نقش بورس در توسعه اقتصادی و ... ارائه می دادند .


غفلت از انتخابات شوراها

هم زمانی انتخابات ریاست جمهوری با شوراها بدجور داره به ضرر شوراها تمام می شود . با اینکه انتظار این بود هم زمان با هم ، کاندیداهای این دو به تبلیغات بپردازند ، ولی اصلا خبری از کاندیداهای شوراها نیست و اینجور که اعلام شده هنوز هم خبری از تایید صلاحیت شدگان شوراها نبوده و باید منتظر ماند . سوال اصلی که پیش می آید زمان لازم برای تبلیغات کاندیداهای شوراهاست ؟ هم اکنون فقط 10 روز به برگزاری انتخابات مانده و به دلیل عدم اعلام اسامی تایید صلاحیت شدگان مشخص نیست چند روز برای تبلیغات آنها باقی می ماند ؟ قبلا هم اهمیت شوراها را اعلام نموده بودم ، ولی متاسفانه تاکنون شوراها مورد غفلت قرار گرفته و همین امر باعث کاهش رای مردم به کاندیداهای آن و تشکیل شوراهای ضعیف خواهد شد . شورای ضعیف خود باعث کاهش عمران و آبادانی شهرها و روستاها خواهد شد و ... نباید این را فراموش کنیم که رئیس جمهور وارد جزئیات در شهر ها و روستاها نشده و امور مملکتی را اداره خواهد کرد . بنابر این به نظر من اگر زمان کافی برای برگزاری انتخابات شوراها باقی نیست ، باید انتخابات آن را به زمان دیگری ( مثلا در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ) موکول کرد . این باعث افزایش مشارکت مردم و انتخاب افراد اصلح در شوراها می گردد .  


برخورد از نوع نزدیک

پس از شکست مناظره اقتصادی کاندیداهای ریاست جمهوری در ایجاد انگیزه در مردم ، موضوعی که هم اکنون به نظر می رسد دارای اهمیت می باشد ، ایجاد مناظره های از نوع دو نفره و چالشی و با سوالات اصلی و تخصصی می باشد . ولی به نظر من ازآنجا که تفاوت دیدگاه در بین کاندیداها در خصوص مسائل مختلف کم بوده ، می توان امید به این داشت که ابتدا بین هر دو نفر از آنها یک ائتلاف تشکیل شده و تعداد کاندیداها از 8 نفر به 4 نفر کاهش یابد و بعد بین آنها مناظره آنهم نه فقط در بعد اقتصادی ، بلکه در همه ابعاد برگزار گردد . چه ایرادی دارد اگر رئیس جمهور آینده آقای رضایی باشد و آقای قالیباف معاون اول و یا بالعکس ، یا آقایان عارف و روحانی به همچنین و یا آقایان حداد عادل و ولایتی . به هر حال برخورد نزدیک بین کاندیداها باید صورت گیرد تا بتوان از دل آن برای مردم حرفهایی که با واقعیات جامعه بیشتر همخوانی دارد ، بیرون آورد .


مناظره اقتصادی

اولین مناظره تحت عنوان مناظره اقتصادی با حضور کاندیداهای ریاست جمهوری برگزار شد . این مناظره که در آن سوالات اقتصادی مطرح گردید ، دارای مدت زمان طولانی بود که هم خستگی کاندیداها و هم مردم را در پی داشت . نحوه سوالات و جوابها هر کسی را یاد امتحان کنکور می انداخت ! سوالها اکثرا کلی مطرح شد و پاسخ ها هم اکثرا کلی داده شد . از آن بدتر این بود که جوابها خیلی شبیه به هم بود و بیننده احساس می کرد تمام کاندیداها می خواهند طوری پاسخ دهند که به قانون گریزی متهم نشوند . تنها سه کاندید ( آقایان غرضی ، قالیباف و رضایی ) دارای پاسخهایی بودند که با دیگران کمی تفاوت داشت . به نظر من از این مناظره چیزی دستگیر کسی نشد . هیچکس به درستی وارد مقوله دلایل ایجاد بحران ارزی و راهکار آن نشد و نگفت که اگر هم اکنون ارز در قانون بودجه 2500 تومان تعیین شده درست است یاخیر ؟ چگونه می خواهد ارز را تک نرخی کند ؟ هیچکس به قوانین بودجه و برنامه پنجم اعتراضی نداشت و همه اجرای برنامه را در برنامه خود داشتند . خیلی چیزها پرسیده نشد و خیلی چیزها جواب داده نشد . خود کاندیداها نیز در آخر ، از نحوه اجرای مناظره شکایت داشتند . جالبتر اینکه به نظر نمی رسد ، هیچکدام قصد کناره گیری از رقابت را داشته باشند . با توجه به برنامه های مطرح شده ، به نظر می رسد که کناره گیری و ائتلاف بین آنها خیلی راحتتر انجام گیرد . به هر حال به نظر اینگونه می آید که به هر کسی رای بدی ،  فرقی نکرده و  اصلح (حداقل در بعد اقتصادی ) نداریم . 


چی بپرسیم ، چی نپرسیم !

 تبلیغات تلویزیونی و رادیویی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری از امروز در صدا و سیما به راه خواهد افتاد .صدا و سیما از مردم خواسته که سوالات خودشان را از کاندیداها ارسال نمایند . به نظر من وقتی از یک کاندیدا می خواهیم سوال نماییم ، باید این سوالها از طرف کارشناسان تعیین شده و بسیار هوشمندانه باشد . معمولا کاندیداها برای جلب آرا ، شعار زیاد می دهند . اگر همانگونه که از رئیس جمهور فعلی بابت گرانی و روابط خارجی و وضعیت فرهنگی و ... سوال می کردیم از کاندیداها نیز سوال کنیم ، بهتر جواب خواهیم گرفت . به عنوان مثال درخصوص کاهش تحریمها نباید بپرسیم : آیا شما رابطه با آمریکا را برای رفع مشکل پیشنهاد می دهید ؟ که مسلما یکی می گوید : آری و دیگری می گوید : خیر . تقصیری هم متوجه آنان نیست ! سوال از ابتدا غلط عنوان شده است ! بهتر است بپرسیم : آیا برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز به دلیل وجود تحریمها ، آیا شما راهکاری دارید ؟ آیا برنامه پنجم و بودجه سال 1392 را که برنامه کاری شماست ، مطالعه کرده اید ؟ آیا این قوانین را دارای اشکال نمی بینید ؟ آیا این قوانین شما را در راه رسیدن به اهدافتان دچار مشکل نخواهد کرد ؟ در مورد سایر مسائل نیز می توانیم ، همین گونه سوال بپرسیم و از سوالات کلیشه ای پرهیز نماییم .


آیا غرب آسیا را بازی می دهد ؟

در حالیکه همه کارشناسان بر این نظر هستند که نرخ طلای جهانی به واسطه افزایش قدرت دلار در حال کاهش است ، ولی چرا به یکباره قیمت طلا افزایش میابد ؟ همه می دانند که میزان ذخایر طلا در کشورهای غربی بیشتر از کشورهای شرقی است . لذا کشورهای غربی عرضه کننده طلا و کشورهای شرقی متقاضی طلا می باشند . حال اگر قیمت طلا به یکباره کاهش یابد ، تقاضای طلا در کشورهای شرقی افزایش زیادی میابد . بنابر این قیمت ابتدا خیلی کاهش یافته ولی در ادامه کمی افزایش پیدا می کند . اگر تقاضای کشورهای شرقی پاسخ داده شد و تقاضا کاهش یافت ، دوباره قیمت پایین تر می آید . فلذا از افزایش های مقطعی قیمت طلا نباید اینگونه برداشت کرد که دوباره روند صعودی قیمت طلا شروع شده و به دنبال آن اقدام به خرید نمود . در بازار داخلی کشور خودمان نیز همین موضوع مصداق دارد . ولی موضوع کسری ارزی کشور و اینکه شاید قیمت ارز بالا رود ، باعث می شود وقتی قیمت طلا از یک میزانی پایین تر می آید ، مردم اقدام به خرید می کنند . البته در خصوص موضوع ارز تا زمانیکه وضعیت ارزی از طرف بانک مرکزی به طور دقیق شفاف نشود همین اوضاع و احوال را داریم .


عجب رایی نیاورد !

در سال گذشته که اوضاع ارزی کشور به هم ریخت و باعث شد تا مرکز مبادلات ارزی تاسیس شده تا بتواند جلوی تلاطمات ارزی را بگیرد و نیاز های ارزی را پاسخ دهد ، در مطلبی که نوشتم ، به موضوع وجود بازار ارز به شکل بورس اشاره نمودم . امسال که از پیچ اقتصادی سال گذشته عبور کرده ایم و فضا دیگر فضای آرامی شده و ما هم داریم با توجه به همه عوامل از جمله تحریم نفتی و بانکی ، بودجه را تدوین می کنیم ، انتظار از اینکه دولت و مجلس با رای قاطع از تشکیل نشدن بورس ارز حمایت کنند را نداشتم . بعضی اوقات ما از یک ضروریاتی در اقتصاد کشور صحبت می کنیم که عدم وجود آن را برای اقتصاد همانند سمی می دانیم که باعث فساد و رانت و غیره می شود . بورس از آنجاکه به عنوان یک ابزار ، باعث شفافیت در تقاضا و عرضه کالاها می شود دارای اهمیت می باشد . اگر وجود آن لازم نبود هم اکنون ما دارای بورس سهام و کالا نبودیم و سکه را که همانند ارز ضربان وضعیت صادرات و واردات کشور را هر روزه به ما نشان می دهد ، هیچ وقت تاسیس نمی کردیم . اگر ما می ترسیم که با وجود بورس ارز شفافیت در میزان تقاضای ارزی کشور نشان داده شود و دشمنان ما از این وضعیت سوء استفاده کرده و اوضاع ما را رصد نمایند و به فکر ایجاد اغتشاش در اقتصاد ایران بیافتند ، هستیم ، به نظر من بهتر است که در هر دو بورس سهام و کالا را هم به یکباره ببندیم و همه چیز را در خفا انجام دهیم تا شاید هیچ لطمه ای از این بابت نخوریم ! انتظار دارم مجلس و دولت هر دو به این موضوع دقت کرده و با تجدید نظر در موضوع بورس ارز دوباره رای گیری به عمل آورده ، بطوریکه رئیس مجلس در پایان اعلام نماید : عجب رایی آورد ! 


پیش بینی قیمت طلای جهانی

وضعیت قیمت در بازار طلا در خارج از کشور که براساس انس ( هرانس حدودا معادل 1/31 گرم ) محاسبه می شود ، به موضوعی جهت پیش بینی قیمت طلا در آینده منجر شده است . انس طلا در سال 1390 از قیمت آنچنانی برخوردار نبود . ولی به یکباره اقتصاد آمریکا به شدت تغییر نمود و باعث گردید بازار مسکن و سپس ورشکستگی بانکها پیش آید . همین موضوع به فروپاشی اقتصاد آمریکا منجر شد و مردم برای حفظ ارزش پول خود به طلا روی آوردند . معمولا یک رابطه اقتصادی بین قیمت انس جهانی طلا ، قیمت نفت و دلار وجود داشته که پس از این که اقتصاد آمریکا تغییر کرد ، این نسبت نیز به دلیل کاهش ارزش دلار به دلیل افزایش انتشار آن ، تغییر نمود . به عنوان مثال اعلام می شود که قیمت هر انس طلا معادل قیمت 11 بشکه نفت خام آمریکا می باشد . در آن زمان قیمت نفت خام آمریکا بالا تر از قیمت نفت خام اوپک و برنت لندن بود . ولی هم اکنون قیمت نفت آمریکا پایین تر از آن دو می باشد . هم اکنون وضعیت اقتصادی آمریکا رو به بهبود پیش می رود و اگر همینگونه ادامه پیدا نماید ، دلار ارزش خود را باز یافته و نفت خام وضعیتش به گذشته باز می گردد . بنابر این اگر الان می بینیم که قیمت انس از ابتدای سال میلادی در حال کاهش می باشد ، چندان دور از واقعیت نبوده و حتی هم اکنون نیز به نظر من قیمت انس طلا بالاتر از میزان ارزش واقعی آن می باشد و هر چه به جلو حرکت می کنیم ، ارزش دلار و اقتصاد آمریکا بهتر شده و نسبت هایی که در گذشته وجود داشته دوباره برقرار خواهد شد . پس اگر قیمت نفت برنت را در نظر بگیریم که هم اکنون 100 دلار می باشد ، قیمت انس باید حداقل به 1100 دلار کاهش پیدا نماید .