سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نظرمن

اولویت اول ، تعیین خط فقر

بحث بر سر کسری بودجه حاصل از اجرای قانون هدفمند سازی یارانه ها از دولت دهم به دولت یازدهم منتقل شده و هم اکنون زمان تصمیم گیری برای چگونگی اجرای مرحله بعدی است . انتخاب بین : حذف سه دهک اول یا افزایش نرخ حامل های انرژی بدون افزایش پرداختی به مردم ،  یکی از راه های پیش روی دولت می باشد . البته دولت نیز خود به این موضوع پی برده که اجرای هر کدام از این راه ها با مخاطراتی همراه خواهد بود . این مخاطرات نیز با توجه به میزان تورم و فشارهای وارد شده به مردم ، برای همه روشن است . به نظر من دولت از دو راه حل اعلام شده ، هیچ کدام را نمی تواند به مرحله اجرا بگذارد . ولی از طرفی دیگر  نمی توان در سال حماسه اقتصادی نیز دست روی دست گذاشت و گفت : از ترس اثرات اجرای مرحله دوم هدفمند سازی یارانه ها بهتر است امسال دست به هیچ کاری نزده و صبر کنیم تا سال بعد ببنیم چه می شود ! به دلیل اینکه سال دیگر هم همین آش خواهد بود و همین کاسه . پس بهتر است برای اجرای مرحله بعدی ، ابتدا خط فقر را که مدت هاست اعلام نشده ، دوباره تعیین و اعلام رسمی کنیم ، سپس به تعیین دوباره دهکهای جامعه بپردازیم و منتظر کاهش نرخ تورم هم نمانده و براساس دلار سه هزارتومان که نرخ کف ارز نیز است ، به تعیین قیمت تمام شده حاملهای انرژی پرداخته و مرحله دوم را به امید اینکه مردم به دولت خود اعتماد داشته و می دانند که نشستن برسر میز مذاکرات هسته ای ، تنها راه حل برای خروج از بحران نیست ، برای ایجاد حماسه اقتصادی اجرا کنیم .


قانون و آیین نامه

یکی از اساتید بزرگ در بحثی که در خصوص نحوه مدیریت روسای دانشگاه ها در دوره دولت های نهم و دهم مطرح شده ، سوالی را عنوان کرده اند ، که در قانون اساسی کشور آیا پیش بینی شده که کسی را به دلیل نوع نگرش سیاسی و یا طرز تفکر و امثال آن مورد تفتیش عقاید قرار داده و مانع از ادامه فعالیتهای او در محیطی مثل دانشگاه گردند ؟ آیا گفته شده که تفکیک جنسیتی می بایست در دانشگاه انجام پذیرد ؟ به نظر من مشکلی که وجود دارد از نحوه نگارش خود قانون به وجود می آید ! مثلا در قانون اساسی عنوان می گردد : آزادی بیان ، رایگان بودن تحصیل و ... ولی در عمل این آیین نامه ها هستند که تعیین می کنند درکجا آزادی بیان می بایست وجود داشته و در کجا نباید باشد . یا تحصیل با توجه به شرایط موجود می بایست با پول مردم انجام گردد . مطلبی که مهم است آنکه معمولا در قانون ما به ریز مطالب نمی پردازیم و آن را به آیین نامه هایی که در  قانون پیش بینی شده و در آینده توسط مثلا دستگاههای اجرایی تدوین خواهد شد و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید ، اشاره می کنیم ، که در آیین نامه هم ، موضوعات شاید آنگونه که قانون گذار مد نظر داشته ، مطرح نشود که خود این موضوع باعث اعتراض مردم قرار گرفته و در بعضی مواقع حتی به مسکوت ماندن قانون در مرحله اجرا ختم شود . به نظر من این قانون گذار است که باید در قانون شفافیت لازم را مد نظر داشته و اگر هم می خواهد آیین نامه را به دولت بسپارد ، راهکاری برای نظارت بر آن در نظر بگیرد .


بهترین دفاع ، حمله است

هم اکنون که به ساعات آغازین حمله ارتش آمریکا به کشور سوریه نزدیک می شویم ، جزئیات بیشتری از نحوه حمله آمریکا و چگونگی دفاع ارتش سوریه در خبرها منعکس می گردد . معمولا اقدامات آمریکا با حمله شدید هوایی و موشکی همراه بوده و سیستم های پدافند کشور مقابل را هدف قرار خواهد داد . به نظر من بهترین راهبرد کشور مورد هجوم قرار گرفته ، دفاع کردن نیست ! بلکه همانطور که طرف مقابل به سوی او می آید ، باید بسوی او حرکت کرد . مثل ورزش جودو که از نیروی طرف حمله کننده برای سرنگون کردن او استفاده می شود . البته در فوتبال هم این موضوع مصداق داشته و اکثر مربیان از تاکتیک حمله به جای دفاع در برابر تیم قوی مقابل استفاده می کنند . بنابر این اگر نیروهای سوری علاوه بر دفاع ، بیشتر به فکر حمله به مقاصد کشورهای متخاصم ( علاوه بر آمریکا ، عربستان ، ترکیه ، رژیم صهیونیستی و ... نیز در این جنگ حضور دارند ) و کشتی های آمریکایی مستقر در آبهای مدیترانه و دریای سرخ باشند ، علاوه بر اینکه جلوی پرتاب موشکها را خواهند گرفت به گسترش میدان رزم هم پرداخته و به این جمله معروف خواهند رسید که : آمریکا شاید شروع کننده جنگ باشد ، ولی پایان دهنده آن نخواهد بود . 


اولین اقدام

پس از تعیین اعضای کابینه دولت تدبیر و امید و شروع به کار دولت یازدهم ، بحث های مختلفی پیرامون اینکه اولین اقدام دولت چه می تواند باشد ، مطرح است . البته خود دولت هم اولین اقدام خود را اصلاح بودجه سال 1392 که با کسری زیاد منابع بسته شده اعلام نموده است . ولی مشکلی که برای اصلاح بودجه مطرح می باشد ، عدم اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها به دلیل بالا بودن تورم در کشور می باشد . همین موضوع باعث شده تا دولت به استفاده از منابع صندوق توسعه ملی رو بیاورد . به نظر من دولت برای کاهش تورم با کمک بانک مرکزی می بایست انتشار پول را کاهش داده و نرخ بهره بانکی را افزایش دهد . البته تعیین نرخ بهره بانکی مناسب خود از مواردی است که باید در آن دقت کرد . نرخ بانکی باید به گونه ای تعیین شود که اعتماد را به سپرده گذاران بازگردانده و آنان را مجاب نماید تا پول بیشتر را برای مدت زمان بیشتری در اختیار بانکها قرار دهند . ولی این نرخ باید طوری تعیین شود که وام گیرندگان نیز از خیر گرفتن وام نگذشته و دریافت وام باعث افزایش زیاد هزینه های آنان نگردد . به همین منظور من پیشنهاد می کنم میزان سپرده پنج ساله به هفت سال افزایش یافته و نرخ بهره آن نیز 40 درصد تعیین گردد . و به همین ترتیب نرخ یکساله نیز 15 درصد و ... نرخ بهره وام پرداختی نیز با مدت بازگشت  5 سال 25 درصد و ... این اقدام در کنار سیاست های پولی بانک مرکزی به شدت به کاهش تورم منجر شده و در 100 روز اولی که دولت به مردم قول داده تا اثرات سیاستهای اقتصادی آن را مشاهده کنند ، قابلیت اجرایی داشته و می توان در بودجه 1392 نیز مرحله دوم هدفمندی را اجرا کرد تا کسری بودجه برطرف گردد . به هر حال بعید است در طول 100 روز اول دولت بتواند به توافقات مهم با گروه 1 + 5 رسیده و کاهش تحریم ها را دنبال نماید .


بله آقای وزیر

سریالی در مایه های طنز هم اکنون از شبکه تماشا در حال پخش است به عنوان : بله آقای وزیر . این سریال به موضوع تغییر دولت در کشور انگلیس و تغییر وزرا پرداخته و در نگاه اول اینگونه به نظر می رسد که یک عده آدم بله قربان گو دور و بر آقای وزیر را گرفته اند که هر چه می گوید مورد تایید قرار می دهند . ولی به نظر من نکته مهمی که در این سریال مطرح شده ، مشکلات آقای وزیر از بابت نظرات اطرافیان خود است که باعث می شود نظرات خودش را در مرحله عمل نتواند اجرا کند . این نشان دهنده این است که کارمندان به تغییر و تحولاتی که هر چند سال در دولتها اتفاق می افتد ، عادت کرده و به آن خو گرفته اند و حاضر به تغییر راه و روش خود نیستند و برای همراه کردن وزیر با خود با گفتن یک : بله آقای وزیر ... موارد خود را به اجرا می گذارند . به نظر من وزرا باید در زمانیکه قدرت را به دست می گیرند برای اجرای برنامه های خود خیلی نسبت به افراد بله قربان گو حساسیت نشان داده و مراقب اعمال و کارهای انان باشند تا در مرحله اجرای کارهای خود با انحراف مواجه نشوند .


بالاتر از سیاهی رنگی نیست

نمایندگان مجلس آمریکا لایحه تحریم نفتی ایران را به تصویب رساندند . بر اساس این لایحه میزان فروش نفت ایران به صفر نزدیک خواهد شد . آمریکاییها فکر کرده اند که ما به فروش نفت خود این قدر وابسته ایم که اگر نفت نفروشیم ، دیگه زمین گیر می شویم ! در حالیکه از دو سال پیش ، ما منتظر چنین روزی بودیم و برای آنهم راهکار داریم . فقط مسئله ای که برای ما وجود داره اینه که بالاخره رابطه ما باید با آمریکاییها چگونه باشه ؟ اگر فقط به این فکر باشیم که روزی خواهد رسید که میان ما جنگ در خواهد گرفت ، خوب باید از هم اکنون سیاستهایمان را با این ایده تدوین کنیم . ولی اگر قرار بر کوتاه آمدن ما است ، که آنهم خیلی بعید است . هم اکنون به نظر من این جمله یا ضرب المثل بیشترین کاربرد را در خصوص رابطه ما با آمریکا دارد : بالاتر از سیاهی رنگی نیست . یعنی دیگه بدتر از این نمیشه . اگر منافع اقتصادی ما بخواهد اینگونه پایمال گردد ، بهتر است که به فکر ضربه زدن به منافع آمریکا باشیم تا به فکر رابطه با او . البته در دنیای سیاست و اقتصاد روشهای خوبی برای این امور وجود داشته و دارد . قبلا هم ما به بستن تنگه هرمز فکر کرده بودیم . که به نظر من خروج از اپک ، قبل از آن بهتر است . به نظر می رسد که خروج از ان پی تی نیز راهکار خوبی فعلا باشد . ما نباید مثل کره شمالی بشویم و با دنیا قطع رابطه کنیم ، که نظر آمریکا هم همین است . ولی این هشدار را باید به کشورهای دنیا بدهیم که درصورت برخورد با ما ایران نیز به فکر ... خواهد افتاد . به هرحال کشورها براساس منافع ملی خود با ما قطع رابطه می کنند . و تا زمانیکه منافع آنها در رابطه با آمریکا باشد کمتر به رابطه با ما فکر خواهند کرد .


نقش وزراء در دولت

پس از پیروزی رئیس جمهور منتخب در حماسه سیاسی 24 خرداد ماه ،احزاب و گروه ها ، از هر گروه و جناحی ، این پیروزی را به خود منتسب کرده و اصلا حاضر به پذیرش این موضوع که اگر درست عمل می کردند ، می توانستند نظر مردم را به سوی خود جلب کنند ، نشدند . هم اکنون نیز خود من نتوانسته ام به این موضوع برسم که چه کسی پیروز شده !؟ ولی از آنجا که رئیس جمهور منتخب خود را وابسته به هیچ گروه و جناحی ندانسته و در انتخاب وزرای کابینه تلاش دارد تا از همه احزاب در تشکیل دولت استفاده نماید ، به نظر اینگونه می آید که حدس من درست بوده و همه پیروز این انتخابات شده اند . ولی در دولتهای قبل همیشه این گونه نظر داده اند که اگر مجلس و دولت از یک جناح باشند ، می توانند بهتر عمل کنند . پس اگر این فرضیه را قبول داشته باشیم ، تشکیل کابینه ای از جناح های مختلف و با طرز فکر متفاوت ، نقطه ضعفی برای دولت آینده نخواهد بود ؟ به نظر من اگر از همین ابتدای کار دولت راه و روش کشورداری خود را مشخص نماید ، خیلی بهتر است تا اینکه در آینده نسبت به تغییر اعضای دولت اقدام نماید . همانگونه که دیدیم یکی از نقاط ضعف دولت قبلی ، تغییر پی در پی وزراء بود و دولت جدید نباید نقاط ضعف دولت قبلی را داشته باشد .


حباب مثبت ، حباب منفی

در پی بهبود اقتصاد آمریکا ، قیمت طلا سقوط و ارزش دلار افزایش یافت . این موضوع چند هفته ای است که در کنار انتخابات پرشور مردم ایران باعث شده تا اکثر بازار های کشور با شوک ارزان شدن روبرو گردند . چیزی که به نظر من مهم است نحوه مدیریت دموکراتها در آمریکاست . آنها همیشه دارای سیاستهای خوب اقتصادی بوده و پس از اینکه جمهوریخواهان آمریکا اوضاع را خراب می کنند ، دموکراتها آن را احیا کرده و به روز اول باز می گردانند . وضعیت افزایش ارزش دلار و کاهش انس طلا ، برای کشور ما هم دارای طبعات خاص خود خواهد بود . ولی به دلیل اینکه هیچکس تاکنون نتوانسته حدس بزند که آقای رئیس جمهور منتخب چه سیاستی را در برنامه هسته ای در پیش می گیرد ، لذا بازار دارای حباب مثبت شده و رکود تمام بازار ها را فرا گرفته است . بطوریکه همه از خرید و ساخت و ... دست نگه داشته و منتظر کاهش قیمت هستند . چه خوب بود این تفکر برای ایجاد یک حماسه اقتصادی به کار گرفته می شد و بازاریان و وارد کنندگان و تولید کنندگان ( حداقل بخش دولتی ) و هدایت کنندگان بورس کالا این حباب مثبت را تبدیل به حباب منفی می کردند تا هم خرید و فروش روان تر شده و هم کسب و کار راه بیفتد . اگر بخواهیم تا یک ماه دیگر که رئیس جمهور منتخب بر کرسی ریاست جلوس می نماید صبرکنیم ، هم اصناف مختلف ضرر می نمایند و هم مردم بلا تکلیف نمی توانند تصمیم درستی برای ادامه فعالیت های خود بگیرند . پس به نظر من از تبدیل حباب مثبت به حباب منفی هیچکس ضرر نمی کند .


پیچ تاریخی دوم اقتصاد

سال 1391 را سال عبور از پیچ تاریخی اقتصاد نامیدیم و دلیل آنهم تحریم های شدید اقتصادی پیش بینی شده بود که رخ داد و ما توانستیم با مدیریت صحیح از فروپاشی اقتصادی جان سالم بدر ببریم . سال 1392 را باید سال عبور از پیچ تاریخی دوم اقتصادی نام گذاری کنیم . دلیل آنهم آن است که در سال گذشته ما توانستیم جلوی افزایش بیش از حد نرخ ارز و کاهش ارزش پول کشور را بگیریم و امسال باید آن را تک نرخی کرده و از واردات بکاهیم . این امر زمانی قابل تحقق خواهد بود که دولت از خود شروع کرده و با کاهش بودجه و کسری آن و اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها به بودجه ای دست یابد که کمترین وابستگی به ارز را داشته باشد . اگر این کار در سال جدید اتفاق بیافتد ، می توان از تک نرخی شدن ارز صحبت به میان آورده و به کاهش آن نیز رسید . در یک هفته گذشته نرخ ارز به دلیل شرایط خاص پس از انتخابات کاهش خوبی داشته و حباب آن خالی شد . ولی زمانیکه قیمت آن به زیر 3000 تومان رسید ، دوباره افزایش تقاضای برای آن باعث رشد قیمت آن گردید . پس می توان به این موضوع رسید که تک نرخی شدن ارز در قیمت 3000 تومان می تواند ما را به یک ثباتی در این بازار برساند . اقتصاد کشور ما در حال عبور از پیچ های اقتصادی در هر سال بوده و برای رسیدن به یک جاده صاف و خوب باید کمی انتظار کشید .


بانک مرکزی مستقل

در یک هفته ای که از حضور پرشور مردم برای انتخاب رئیس جمهور گذشت ، مقامات سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی زیادی به دیدار رئیس جمهور منتخب رفته و پیروزی او را دراین انتخابات تبریک گفتند . حتی رئیس جمهور فعلی نیز به دیدار رئیس جمهور منتخب رفته و عملکرد دولت و کارهای باقیمانده را ارائه نمود . ولی خیلی خوب می شد اگر رئیس بانک مرکزی نیز به  همین منظور و اخذ نقطه نظرات برای اجرای سیاستهای پولی جدید اقدام می کرد . راستی چرا اینکار لازم بود ؟ در کشور ما به دلیل تک محصولی بودن اقتصاد ، رابطه بانک مرکزی با دولت مثل سایر کشورها نبوده و نخواهد بود ! یعنی بانک مرکزی هیچوقت آنقدر استقلال نداشته که رئیس آن بخواهد به تشخیص خود و براساس فرمولهای اقتصادی به امور بانکی و اجرای سیاستهای پولی دست بزند . می توان گفت بیشتر مثل یک حسابدار و مدیر مالی خوب عمل نموده و چک کارهایی که دولت می خواهد انجام دهد را کشیده است . هم اکنون نیز چه فرقی دارد که به دیدار رئیس جمهور برود یا که نرود . این موضوع نه از بابت استقلال بانک مرکزی ، بلکه به خاطر پایین بودن سطح آن می باشد . جالب اینکه هم اکنون نیز سیاستهای پولی را باید شورای اقتصاد ، براساس مصوبه بودجه سال 1392 تدوین نموده و رئیس بانک مرکزی نیز به عنوان یک عضو در آن حضور دارد . ولی به نظر من بهتر این بود که خود رئیس جمهور منتخب از رئیس بانک مرکزی می خواست تا عملکرد خود را ارائه دهد ، تا شاید پاسخی برای بازخواست دیوان محاسبات کشور در خصوص نقش بانک مرکزی در تضعیف ارزش پولی کشور نیز باشد .